چشمه علی
چِشْمهعَلی، چشمههایی که در فرهنگ مردم ایران به امام علی (ع) منسوباند.
در مناطق مختلف ایران، بسیاری از مواضع و پدیدههای طبیعی منسوب به پیامبران، امامان و شخصیتهای بزرگاند؛ ازجملۀ آنها چشمههایی هستند که به برکت امام علی (ع) منسوب، و به چشمهعلی معروفاند. براساس باور مردم، برخی از این چشمهها مانند چشمهعلی شهر ری، بر اثر اصابت عصای حضرت علی (ع) (هدایت، 158)، و برخی دیگر مانند چشمهعلی روستای آستانه، در جای پای ایشان (نک : ماسه، 1 / 410، حاشیۀ 1) بهوجود آمدهاند؛ در بعضی از آنها نیز مانند چشمهعلی دامغان، اعتقاد بر آن است که جای سُم اسب او مانده است (اعتمادالسلطنه، 4 / 2212). مردم این چشمهها را مقدس و نظرکردۀ امام علی (ع) میدانند، پیدایش آنها را به کرامات و معجزات او نسبت میدهند، و ازاینرو، در حفظ آنها میکوشند.
این چشمهها گاه تنها، و گاهی نیز در کنار قدمگاههای منسوب به امام علی (ع) و یا در جوار درختان نظرکرده قرار دارند. هر چشمهای که منسوب به امام علی (ع) است، از نظر موقعیت و کیفیت، ویژگیهایی دارد که با دیگر چشمهها قابل قیاس نیست (نوبان، 78- 79). به باور مردم، آب این چشمهها مقدس است و نباید آلوده شود (صداقتکیش، 94). معمولاً این چشمهها نسبت به چشمههای دیگر آبی زلالتر، گواراتر و سبکتر دارند.
شفابخشی و درمان با آب این چشمهها عمدهترین وجه مشترک اغلب آنها ست. مردم بر این باورند که در بیشتر این چشمهها، ماهیهای مقدس وجود دارند و این باور تقریباً در همهجا مشابه است. در پارهای از موارد، اعتقاد بر این است که ماهی را اصلاً نباید بگیرند؛ اما برخی این ماهیها را درمانبخش میدانند. گاهی نیز باور بر این است که در این چشمهها، ماهیهایی خاص وجود دارند، مثلاً ماهیهایی با نواری حلقهمانند و زرین در نزدیک دهان، و یا خطی سفید در قسمت شکم (نوبان، همانجا). از جملۀ این چشمهها میتوان به چشمهعلی شهر ری، دامغان، شیراز و رودبار الموت اشاره کرد.
چشمهعلی شهر ری
چشمهای است معروف در دامنههای جنوبی ارتفاعات البرز در جنوب شرقی تهران، نزدیک شاه عبدالعظیم، واقع در شمال شهر ری. نام کهن این چشمه «نهر سورین» بوده (ابنحوقل، 2 / 378؛ ابودلف، 32؛ یاقوت، 3 / 186) که احتمالاً منسوب به خاندانی بزرگ به نام سورن، در عصر اشکانیان و ساسانیان است (اسفندیاری، 15؛ کریمان، 1 / 137). بهروایتی دیگر، بهسبب اینکه از بازاری به نام بازار روده میگذشته، به روده نیز معروف بوده است (ابنرسته، 7 / 168؛ مقدسی، 391). این چشمه، بعدها به نام امام اول شیعیان به چشمهعلی معروف شد (جکسن، 428). این چشمه از تفریحگاههای مردم تهران بوده است (شهری، 3 / 381) و بسیاری از جهانگردان به آن اشاره کردهاند (آلمانی، III / 268؛ فریزر، 163). آب این چشمه ــ که از گواراترین آبهای ایران است ــ از میان صخرهای بزرگ میجوشد و به سوی جنوب شهر و سپس جنوب شرقی جاری میشود (اسفندیاری، همانجا؛ اعتمادالسلطنه، 4 / 2216).
در میان عامۀ مردم، این باور رواج دارد که امام علی (ع) عصایش را به نقطهای در پای کوه زده، و چشمهای در آنجا جاری شده است (هدایت، 158)؛ بهروایتی دیگر، امام علی (ع) در آب این چشمه استحمام کرده است (ماسه، I / 229). دربارۀ این چشمه گفتهاند که فرشفروشها و نیز مردم تهران قالیها و قالیچههای خود را در آن میشویند، زیرا در آب آن خاصیتی است که فرش را تمیزتر، و رنگ آن را روشنتر و پرجلاتر میکنند ( لغتنامه ... ). بهگفتهای دیگر، مردم آب این چشمه را مکروه و شوم میدانستند و بدان نزدیک نمیشدند؛ این کراهت بهسبب شستن شمشیری در آن بوده که یحیی بن زیاد با آن کشته شده است (ابودلف، همانجا).
چشمهعلی دامغان
چشمهای است در چهارفرسخی شمال شهر دامغان. آب این چشمه از سمت شمال به جنوب جاری میشود و با آبهای دیگر که به آن ملحق میشوند، مناطق وسیعی را در بین راه و حوالی دامغان مشروب میکند (اعتمادالسلطنه، 4 / 2212). مردم بر این باورند که در پی یک خشکسالی، قحطی و گرسنگی، ساکنان این محل به امام علی (ع) متوسل شدند و این چشمه بر اثر معجزۀ حضرت پدید آمد (موریه، 2 / 408). به گزارش اعتمادالسلطنه «در مخرج آب، تخت کوچکی ساخته و سنگی بر آن نصب کردهاند که گودی و عمقی دارد و مردم را عقیده این است که آن گودی جای سم اسب حضرت امیرالمؤمنین علی بن ابیطالب (ع) میباشد و آب در آن گودی ریخته، به جهت کسب میامن و درک حوایج و استشفا میآشامند» (همانجا). ایستویک نیز به این محل اشاره کرده و اینگونه نقل میکند: نزدیک چشمه، زیارتگاهی است با قطعهسنگی که روی آن فسیلهای حیوانی دیده میشود و به عقیدۀ مسلمانان، اثر سم اسب حضرت علی (ع) است (II / 159).
در محل فوران آب چشمه، حوض بزرگ پرآب و باصفایی است که ماهیهایی با خالهای سیاه دارد و اهالی صید آنها را خوب نمیدانند (اعتمادالسلطنه، 4 / 2213). مردم این ماهیها را بهسبب اعتقاد مذهبیشان حفظ میکنند و ماهیها چنان اهلیاند که طعمه از دست انسان میگیرند (فریزر، 486). در کنار چشمه، درختی است که مردم با نیت برآوردهشدن حاجات خود، پارچههای سبزی را با عنوان دخیل به آن میبندند. فریزر بهاشتباه، آنچه را مردم دربارۀ چشمۀ بادخانی (نک : ه د، چشمه) میگویند، به این چشمه منسوب کرده است (ص 485).
چشمهعلی مازندران
در کلات مازندران، چشمهای است به نام علیچشمه که مردم آن را گرامی، و از معجزات امام علی (ع) میدانند. آنها عقیده دارند که حضرت علی (ع) سنگی را که هنگام نماز، پیشانیاش را بر روی آن مینهاد، در آن محل جا گذاشته است. زائران روی این سنگ آب ریخته، با آن پیشانی خود را میشویند. این سنگ را سنگی آهکی با نقشی از صدف در وسط آن وصف کردهاند، و اهالی منطقه عقیده دارند که در آن نام «علی» حک شده است. ساکنان دهکدۀ مجاور تکهای از آن سنگ را برداشتند و به دنبال آن، طاعون بروز کرد. مردم باور داشتند که طاعون نتیجۀ خشم حضرت علی (ع) بوده است؛ ازاینرو، تکهسنگ را به جای خود بازگرداندند (نک : ماسه، 1 / 411).
چشمۀ جزیرۀ علیبالوقو، یا علیبالوش در گیلان
براساس باور مردم گیلان، روزی امام علی (ع) در حال گذر از این جزیره، و در جستوجوی چشمۀ آبی برای رفع تشنگی بود، اما در آنجا آب وجود نداشت. به فرمان خدا، ناگهان چشمۀ آبی از زمین جوشید و علی (ع) از آن نوشید (اُلئاریوس، 2 / 795).
چشمهعلی شیراز
این چشمۀ آبگرم از یکی از کوههای اطراف شیراز میجوشد. به باور مردم، این چشمه بر اثر معجزۀ امام علی (ع) به وجود آمده است؛ ازاینرو، خواص گوناگونی برای آن قائلاند. از همان کوه و در بالای باغ هفتتن، چشمۀ آبگرم دیگری نیز بیرون میآید که میگویند امام دوازدهم آن را ایجاد کرده است (ماسه، I / 230؛ بینینگ، I / 307-308).
چشمهعلی رشم
در روستای رشم از دهستان طرودِ شاهرود نیز چشمهای با آب گوارا و ولرم وجود دارد که به باور مردم، نظرکردۀ حضرت علی (ع) است. براساس روایت مردم روستا، اسکندر این چشمه را گچ کشیده و روی آن گچ، شمایل حضرت علی (ع) را نقاشی کرده است. در روزهای تاسوعا و عاشورا عزاداران بهصورت گروهی، ابتدا در روستای لردان، نوک عَلَم هیئت را در آب چشمۀ آن روستا فرومیکنند، سپس به چشمهعلی رشم میروند و نوک علم را در آب این چشمه نیز فرومیکنند و 3 بار «یا اباالفضل» میگویند (کریمی، 47).
در مناطق دیگری از ایران، ازجمله در قم (اعتمادالسلطنه، 4 / 2217- 2218) و قزوین (گلریز، 817) چشمههایی با نام چشمهعلی وجود دارد.
مآخذ
ابنحوقل، محمد، صورة الارض، لیدن، 1939 م؛ ابنرسته، احمد، الاعلاق النفیسة، به کوشش دخویه، لیدن، 1309 ق / 1891 م؛ ابودلف، مسعر، الرسالة الثانیة، به کوشش بولگاکوف و خالدوف، مسکو، 1960 م؛ اسفندیاری، آزرمیدخت، جایگاه فرهنگ چشمهعلی در فلات مرکزی ایران، تهران، 1378 ش؛ اعتمادالسلطنه، محمدحسن، مرآة البلدان، به کوشش عبدالحسین نوایی و هاشم محدث، تهران، 1368 ش؛ اُلئاریوس، آدام، سفرنامه (اصفهان خونین شاه صفی)، ترجمۀ حسین کردبچه، تهران، 1379 ش؛ شهری، جعفر، طهران قدیم، تهران، 1381 ش؛ صداقتکیش، جمشید، آبهـای مقدس ایـران، شیـراز، 1379 ش؛ فریـزر، ج. ب.، سفرنامه، تـرجمۀ منوچهر امیری، تهران، 1364 ش؛ کریمان، حسین، ری باستان، تهران، 1354 ش؛ کریمی، اصغر، سفرنامۀ دشت کویر، سمنان، 1389 ش؛ گلریز، محمدعلی، مینودر یا بابالجنة قزوین، تهران، 1337 ش؛ لغتنامۀ دهخدا؛ ماسه، هانری، معتقدات و آداب ایرانی، ترجمۀ مهدی روشنضمیر، تبریز، 1355 ش؛ مقدسی، محمد، احسن التقاسیم، به کوشش دخویه، لیدن، 1906 م؛ موریه، جیمز، سفرنامه، ترجمۀ ابوالقاسم سری، تهران، 1386 ش؛ نوبان، مهرالزمان، «چشمهها، قدمگاهها و درختان نظرکرده»، کتاب ماه هنر، تهران، 1380 ش، شم 31-32؛ هدایت، صادق، نیرنگستان، تهران، 1342 ش؛ یاقوت، بلدان؛ نیز:
Allemagne, H. René d’, Du Khorassan au pays des Backhtiaris, Paris, 1911; Binning, R. B. M., A Journal of Two Years’ Travel in Persia, Ceylon etc., London, 1857; Eastwick, E. B., Journal of a Diplomate’s Three Years’ Residence in Persia, London, 1864; Jackson, A. V. W., Persia Past and Present, London, 1909; Massé, H., Croyances et coutumes persanes, Paris, 1938.